زهرازهرا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

گل بهاری مامان و بابا

تو نوشتن تنبل شدم

دخمل مامان شرمنده عزیزم خیلی تنبلی کردم این مدت و چیزی ننوشتم  فقط بگم که خیلی شیطون بلا شدی برا خودت کلی جیغ جیغ میکنی دندون سوم توراهه برات استخره توپ خریدیم و توش بازی میکنی بچه های کوچیک رو که میبینی خیلی ذوق میکنی و دوست داری باهاشون بازی کنی اینم چند تا عکس  اینجا داری مهر میخوری  تهران تو سبد خرید مرکز خرید هایپر سان وای وای نون خامه ای وای وای دس دسی میکنی و تاب بازی مشغول غذا خوردن   ...
20 آذر 1392

8ماهگی زهرخانوم شدی و خداروشکر خوب غذایای من

عزیزم گل من 8 ماه شدی عمرت بلند بختت سپید  دخی مامان ببخش خیلی وقته نشده برات چیزی بنویسم  فقط بگم که خیلی خانوم شدی و شکره خدا خوب غذا میخوری  با رورئکت همه جا رو پاشنه میزنی تو اتاقا تو اشپزخونه کلی هم جیغ جیغ میکنی  یاد گرفتی زبون در میاری  راستی واسه تاسوعا نهار نذری پختیم وشما خیلی دخمله خوبی بودی  اینجا  با بابایی رفته بودیم پیاده روی  و شما خیلی شنگول اینجا هم مشغول نذری پختن و شما؟؟؟؟؟؟؟/ اینجا هم نذری ها رو پخش کردی و خوشحالی    اینجا هم رفته بودی شام غریبان  اینجا هم مثل خانوما تو ماشین نشسته بودی قربونت برم الهیییییییییییییییییی &nbs...
1 آذر 1392
1